برنامهریزی مسابقات زنان؛ مشکلی ساختاری در تنیس حرفهای
در چند سال اخیر، مسئله عدم حضور مسابقات زنان در جذابترین بازههای زمانی مسابقات بزرگ تنیس جهان، مخصوصاً گرنداسلمها، به یکی از موضوعات جنجالی تبدیل شده است. انتقادات بسیاری نسبت به برگزارکنندگان مسابقات رولان گاروس مطرح شد؛ چرا که در سال جاری هیچ مسابقهای از جدول زنان در ۱۱ شب طلایی سالن فلیپ شاتریه برگزار نشد.
پرشیا آرچر، مدیرعامل سازمان جهانی تنیس زنان (WTA)، در واکنش به این موضوع، آن را «یک مشکل ساختاری» خواند و تأکید کرد که این مسئله فقط مربوط به فرد یا یک رویداد خاص نیست، بلکه در بسیاری از تورنمنتهای مهم دنیا دیده میشود. او تاکید کرد که تماشاگران امروز انتظار دارند بهترین رقابتها، چه از سوی مردان و چه زنان، در بازههای زمانی مهم ارائه شوند و این خواسته به مرور به مطالبهای عمومی تبدیل خواهد شد.
آرچر همچنین نقش شرکای رسانهای را در این ماجرا حائز اهمیت دانست و گفت که ذینفعان متعددی در این تصمیمات دخیل هستند. وی اظهار داشت که سازمان WTA قصد دارد به طور جدی با همه برگزارکنندگان گرنداسلمها وارد گفتگو شود تا تغییرات ملموسی در این روند ایجاد شود.
در نقطه مقابل، آملی مورسمو، مدیر برگزاری رولان گاروس، اعلام کرد که عدم انتخاب مسابقات زنان برای بازههای زمانی طلایی، به دلیل کوتاه بودن زمان مسابقات زنان (سه ست، نه پنج ست) بوده و برای جلوگیری از اتمام دیرهنگام مسابقات برنامهها اینگونه تنظیم شده است.
با این حال، اظهارات قهرمانان بزرگ تنیس زنان مانند اونز ژابور نیز بر این نکته تاکید دارد که بیتوجهی به مسابقات زنان میتواند بر روحیه و توسعه ورزش زنان تاثیر منفی بگذارد. بسیاری از فعالان این رشته در ایران نیز معتقدند که حضور زنان در بیشتر بازههای زمانی پربیننده نهتنها به رشد و دیدهشدن تنیس زنان کمک میکند، بلکه میتواند الگوی مثبتی برای ورزشکاران جوان کشورمان باشد.
در نهایت باید دید این فشارهای رسانهای و خواست عمومی تا چه اندازه میتواند تغییرات ساختاری در سیاستهای برنامهریزی مسابقات ایجاد کند. آنچه مسلم است، این جریان یک مطالبه جهانی محسوب میشود و تاثیر آن میتواند در پیشرفت ورزش زنان در ایران نیز محسوس باشد.
نظرات