تحلیل جدایی جنجالی برندان راجرز و سلتیک؛ تقابل مدیران و مربی

جدایی ناگهانی برندان راجرز از سمت سرمربیگری تیم فوتبال تیم سلتیک فوتبال اسکاتلند، شوک عظیمی به این باشگاه وارد کرد. اگر چه مدت‌ها شایعه جدایی او مطرح بود، اما کمتر کسی انتظار داشت راجرز به این شکل و سرعت تصمیم به استعفا بگیرد، به‌ویژه با توجه به حرف‌های انگیزشی او فقط یک روز پیش از این استعفا.

از آنچه از بیانیه باشگاه و همچنین اظهارات درموت دزوند، سهام‌دار عمده باشگاه، منتشر شد، پیداست که اختلاف نظرات و شکاف عمیقی میان مدیریت باشگاه و سرمربی وجود داشت. دزوند صراحتاً راجرز را به رفتارهای دوگانه، ایجاد ابهام و حتی سهم داشتن در جو مسموم پیرامون تیم متهم کرد و مدعی شد راجرز عملاً وفاداری و تعهد کافی برای آینده باشگاه نشان نداده است.

اما آیا واقعاً تمام تقصیرها بر گردن راجرز بود؟ سوالی که امروز بسیاری از هواداران و فوتبال‌دوستان به دنبال پاسخ آن هستند. راجرز آشکارا درباره بازیکنان جدید و ترکیب تیم نقد داشت و حتی برخی انتقالات نظیر جذب شین یامادا و هیتو اینامورا را به عنوان "خریدهای باشگاه" قلمداد کرد، نه نفراتی که خودش تایید کرده باشد. هرچند مدیریت مدعی است همه انتقالات با نظر مثبت سرمربی بود.

برخی مدیران باشگاه پاسخ قانع‌کننده‌ای به این تناقض و موضوع «خریدهای باشگاه» ندادند و تنها به سکوت یا شانه بالا انداختن اکتفا کردند، موضوعی که حاکی از عدم شفافیت و نارضایتی پنهان در ساختار مدیریت تیم سلتیک است. این سردرگمی در سیاست‌های نقل و انتقالاتی و ابهام‌های موجود، از جمله دلایل اصلی جو مسموم و کاهش اعتماد عمومی هواداران شد.

در بخش دیگری از بیانیه نیز مدیریت به جای پذیرش سهم خود از مشکلات اخیر، تمام تقصیر را متوجه شخصیت راجرز کرد. این در حالی است که خریدهای ناموفق، از دست دادن ستارگانی مانند کیوگو فوروهاشی و مات اورایلی و عدم موفقیت‌های چند سال اخیر در سطح اروپا نیز نشان از اشتباهات مدیریتی و ناکارآمدی مدل اجرایی باشگاه است.

هواداران تیم سلتیک بارها نسبت به عدم توجه به صدای آن‌ها هشدار داده‌اند و معتقدند ترکیبی از بی‌برنامه‌گی مدیریتی، ضعف خرید بازیکن و تصمیمات پشت‌پرده نقش مهمی در تضعیف جایگاه باشگاه داشته است. نتیجه این نابسامانی‌ها نیز چیزی جز بی‌اعتمادی و فاصله میان هوادار و باشگاه نبود.

حالا حتی با رفتن راجرز، مشخص است که بحران تیم سلتیک ریشه در اختلافاتی عمیق‌تر از یک تصمیم سرمربی دارد، و رفع مشکلات تنها با تعدیل یک فرد امکان‌پذیر نیست. باید دید آیا مدیریت باشگاه حاضر است سهم خود را بپذیرد و برای بازسازی تیم و اعتماد عمومی، تغییرات واقعی ایجاد کند یا خیر.