فشارها بر الگوهای زنانه در ورزش؛ واکنشها به کتاب مری اربز
فشارهای بیوقفه بر الگوهای زنانه در فوتبال؛ واکاوی واکنشها به کتاب مری اربز
در سالهای اخیر، حضور زنان در دنیای ورزش – بهویژه فوتبال – با پیشرفتهایی همراه بوده است که بخشی از آن، مرهون ایجاد تصویری مثبت و الگوگونه از بازیکنان مطرح است. اما این تصویر بیعیب و نقص، خود تبدیل به فشاری دوچندان بر دوش ورزشکاران زن شده است. اخیراً انتشار زندگینامه مری اربز، دروازهبان سرشناس انگلیسی، حواشی زیادی را ایجاد کرده و بحث نقش الگو بودن را دوباره به صدر اخبار آورده است.
فرهنگ ورزش زنان در بسیاری از کشورها، همچون ایران و انگلستان، مبتنی بر الگوسازی افرادی بینقص و همیشه درستکار است؛ زنانی که همواره باید درستترین تصمیمات را بگیرند و احساساتشان را به شیوهای پذیرفتهشده بروز دهند. با این حال، واقعیت این است که هر فرد، فارغ از شهرت و محبوبیتش، انسانی چندبعُدی با نقاط ضعف و تصمیمات قابل نقد است. بنابراین، از ورزشکاران زن انتظاری فراتر از توان انسانی نمیتوان داشت.
کتاب جنجالی و تاثیر آن بر تیم ملی
کتاب خودزندگینامه مری اربز که در دوران بازی فعالش منتشر شد، فصلی چالشبرانگیز در فوتبال زنان انگلیس رقم زد؛ چرا که در آن، زوایایی از روابط شخصی و دیدگاهها مطرح شد که پیشتر اطلاعات عمومی نبود. این امر، هم اربز و هم همبازی او هانا همپتون را در معرض قضاوت و توجه مضاعف قرار داد. مشابه چنین مواردی در ایران هم ممکن است با واکنشهای جدی افکار عمومی و رسانهها مواجه شود، چراکه باور به حفظ اسرار تیمی و وفاداری به گروه، جزو اصول نانوشته فوتبال و بسیاری ورزشهای گروهی است.
در چنین فضایی، انتشار کتابی با این سطح از شفافیت احساسات و روابط، بسیار پرسشبرانگیز است و گهگاه حتی از سوی برخی افراد و رسانهها نقد میشود که آیا انتشار چنین آثاری در میانه دوران حرفهای، تصمیمی صحیح است یا خیر.
اهمیت مدیریت تصویر عمومی در فوتبال زنان
جنسیت، تصویر رسانهای و فشار موفقیت، چالشهایی است که در شرایط کنونی فوتبال زنان به مراتب برجستهتر شده؛ بهویژه در انگلستان و همچنین در ایران که هنوز باید مسیر بلندی برای حمایت حمایتی و رسانهای بیطرفانه طی شود. ورزشکاران زن حالا باید بیش از پیش مراقب انعکاس رفتار، کلمات و حتی تصمیمات داخلیشان در رسانهها باشند؛ چراکه هر حرف و حرکت، میتواند واکنش گستردهای را بهدنبال داشته باشد.
با همین خط فکری، این سوال پیش میآید که تا کجا میتوان از یک الگو انتظار داشت همیشه بیعیب باشد و آیا جامعه ورزش و مخاطبان حاضرند آسیبپذیری انسانی چهرهها را بپذیرند؟ روندهای جهانی و گرایشهای اجتماعی در نهایت ما را به این واقعیت میرساند که خوداصلاحی و اعتراف به اشتباه، نشانهای از بلوغ شخصیتی ورزشکار است و میتواند منبع الهامبخشی واقعبینانهتر برای نوجوانان و علاقهمندان باشد.
درسهایی برای فوتبال ایران
فضای فوتبال زنان ایران نیز به تدریج با مباحثی مشابه روبهرو خواهد شد؛ بهویژه با افزایش حضور رسانهای، انتظارات و همچنین رشد فرهنگ حرفهای. لازم است با ایجاد فضای امن و توسعهیافته گفتوگو و نقد سازنده، اجازه دهیم زنان ورزشکار ضمن حفظ احترام به ارزشهای تیمی و اجتماعی، بتوانند تجربیات و دیدگاههای خود را بیان کنند و زمینه رشد پایدارتر مهیا گردد.
نظرات