آنالیز تاکتیکی شهرآورد منچستر: کجا بازی برده و باخته شد؟
شکلگیری برتری عددی سیتی در خط میانی
منچستر سیتی در نیمه اول بیشتر بازی را از سمت چپ دنبال کرد. پپ گواردیولا، سرمربی آبیها، با تمرکز بر نقاط ضعف دفاعی یونایتد و توجه به نحوه عملکرد پنج مدافع و دو هافبک مرکزی تیم حریف، تلاش کرد با ایجاد برتری عددی در میانه زمین، راههای پیشروی را باز کند. حضور نیکو اورایلی در کناره زمین، موجب شد که نیوسیر مزراوی (وینگبک راست یونایتد) مجبور شود بیشتر به طرف او متمایل شود و فضای مرکزی برای حرکت جرمی دوکو فراهم شود.
در این شرایط، جابهجایی دوکو به داخل زمین باعث سردرگمی مزراوی شد؛ زیرا هم باید اورایلی را پوشش میداد و هم دوکو را. این تاکتیک سیتی سبب شد که فشردگی چهار نفره در قلب میانه میدان ایجاد شود (با حضور رودری، فیل فودن، دوکو و تیجانی ریندرز) و یونایتد تنها با دو یا در بهترین حالت سه نفر قادر به مقابله با این برتری عددی باشد.
پرس نامنسجم یونایتد
حضور دوکو در مرکز باعث شد لنی یورو (مدافع وسط راست یونایتد) مجبور به خارجشدن از منطقه خود و پیشروی به سمت دوکو شود. این وظیفه پیچیده باعث شد پرس یونایتد هماهنگی لازم را نداشته باشد و سرانجام بازیکنان سیتی در میانه میدان آزادی بیشتری پیدا کنند. برونو فرناندز، کاپیتان یونایتد، پس از بازی به این موضوع اشاره کرد و گفت تیمش باید جسارت بیشتری در پرس تیمی و فشردن سیتی در زمین حریف داشته باشد.
استفاده هوشمندانه سیتی از مفهوم "پینینگ"
پینینگ به معنای مجبورکردن یک بازیکن حریف به ماندن در یک منطقه بهواسطه جایگیری بازیکن خودی است. این تکنیک توسط اورایلی در سمت چپ بسیار خوب اجرا شد و مزراوی را درگیر خود کرد تا دوکو با آزادی حرکت بیشتری داشته باشد و همین مورد بارها موجب شد که سیتی بدون مزاحمت حریف، توپ را در مناطق کلیدی پیش ببرد. در سمت مقابل نیز حرکت ریندرز مانع از اضافهشدن شاو به پرسینگ میشد و به دوکو فرصت میداد توپ را آزادانه دریافت کند.
مشکلات یونایتد در کنترل حرکات عمقی و بازیکنان آزاد
در گل اول سیتی نیز، ضعف یونایتد در تعقیب مهاجمان و پوشش نفرات بدون توپ مخصوصاً توسط فرناندز و مانوئل اوگارته مشهود بود. حرکات عمقی بدون پوشش از سوی هافبکها یک نقطهضعف تکراری در سیستم آموریم است که قبلاً نیز توسط تیمهایی همچون فولام منجر به دریافت گل شده بود.
لزوم تطبیقپذیری مربیان و اهمیت نقش افراد در ساختار
پس از بازی، بحثها بر سر تأثیر افراد یا ساختار تیمی بار دیگر جدی شد. واقعیت این است که حتی با نفرات بهتر نیز، ساختار ضعیف یونایتد در تقابل با گردشهای تاکتیکی رقیب به خوبی جوابگو نبوده و برای موفقیت نیازمند بازنگری در نحوه نقشآفرینی بازیکنان و نوع چیدمان دفاعی و پرسینگ است. در این بازی، گواردیولا بار دیگر نشان داد که چگونه با تطبیق فلسفه کلی فوتبالش با ویژگیهای بازیکنانش، میتواند ضعفهای ساختاری را پوشش دهد و تاکتیک تیم را بسته به نیاز بازی تغییر دهد.
نظرات