بحران جدایی غیرقابل بازگشت؛ جدایی پرتنش راجرز و سلتیک
در روزهای گذشته، باشگاه فوتبال سلتیک اسکاتلند شاهد شوکی بزرگ و بیسابقه بود: استعفای برندن راجرز، سرمربی سرشناس این تیم، و بلافاصله پس از آن بیانیهای آتشین و بیرحمانه از سوی درموت دزموند، مالک عمده سلتیک، که با صراحت بیسابقهای راجرز را متهم به خودمحوری، اظهارات نادرست و ایجاد جو خصومتآمیز در باشگاه کرد.
برندن راجرز که با امیدواری و زیر سایه حمایت دزموند به سلتیک بازگشت تا پس از رفتن آنژه پوستکوغلو دوباره موفقیت را به این تیم بازگرداند، به سرعت با اختلافات عمیق بر سر سیاستهای نقل و انتقالات بازیکنان و مدل کسبوکار باشگاه مواجه شد. او بارها از رویکرد کند و منفعلانه سلتیک در خرید بازیکن و عدم انسجام مدیریتی انتقاد کرد و این انتقادات را آشکارا در رسانهها مطرح کرد. حتی هزینههای کمسابقه باشگاه برای خرید بازیکنان هم نتوانست نظر راجرز را جلب کند.
این اختلافات به تدریج به از دست رفتن حمایت مدیران باشگاه و فرسایش اعتماد منجر شد. بیانیه شدیداللحن دزموند، علاوه بر اتهامهای عجیب به راجرز، خود گویای اوج بیاعتمادی و شکاف عمیق بین طرفین بود. درموت دزموند که معمولا سکوت را ترجیح میداد، این بار به طور علنی انگشت اتهام را به سوی راجرز گرفت و حتی فضای مسموم و فشار بر خانواده اعضای هیات مدیره را به رفتار سرمربی ربط داد.
پس از این جدایی بحثبرانگیز، سلتیک به سراغ بازگشتی غیرمنتظره یعنی مارتین اونیل رفته است؛ کسی که دو دهه قبل این تیم را به اوج رساند و حالا در میانه بحران به نیمکت برگشته تا در کوتاهمدت شاید آرامشی نسبی به تیم بدهد.
از دید هواداران تیم، ماجرا پیچیدهتر است. بسیاری هنوز راجرز را قربانی تلاش برای بیان صادقانه مشکلات باشگاه میدانند؛ فردی که جرات نشان داد و در نهایت هزینه پرداخت. با این حال، منتقدان هم معتقدند رفتارهای عمومی راجرز و اختلافافکنیاش نقش زیادی در این جدایی تلخ داشته است.
در نهایت، این جدایی نمونهای دیگر از مدیریت پشت پرده و تصمیمات شخصیگرایانه در باشگاههای ورزشی اروپایی است؛ موضوعی که ارتباط دو طرفه سرمربی و مدیرعامل را آسیبپذیر میکند. بعید به نظر میرسد برندن راجرز دیگر به سلتیک برگردد و این پایان تلخ، درس بزرگی برای هر دو طرف خواهد داشت.
نظرات