جدایی جنجالی برندان راجرز از سلتیک؛ چگونه اختلافات عمیق به طلاق وحشیانه انجامید؟
خبر استعفای برندان راجرز، سرمربی شناختهشده تیم فوتبال تیم سلتیک، جامعه فوتبال اسکاتلند و حتی فوتبالدوستان ایرانی را شوکه کرد. ماجرا زمانی جالبتر شد که تنها ۱۵ دقیقه پس از بیانیه رسمی باشگاه، یکی از سهامداران عمده باشگاه، درمیوت دزموند، در متنی تند و بیسابقه به شخصیت و عملکرد راجرز حمله کرد. برای فوتبال ایران که همواره بحث رابطه مدیر و مربی پرحاشیه بوده، این داستان میتواند درسآموز باشد.
آغاز اختلافات؛ تقابل جاهطلبی راجرز با مدل اقتصادی تیم سلتیک
بازگشت راجرز به تیم سلتیک پس از دوران موفق آنگه پستکوگلو، از ابتدا با تردید هواداران و برخی مدیران همراه بود. با گذشت زمان، هر چند نتایج خوبی کسب شد، اما تفاوت رویکرد راجرز که خواهان جذب بازیکنان با کیفیت بالا و هزینه بر بود، با مدل اقتصادی تیم سلتیک که سنتیتر و محتاطتر عمل میکرد، به تضاد علنی رسید.
راجرز بارها در محافل عمومی در خصوص ضعف نقل و انتقالات و عدم هماهنگی با هیئتمدیره صحبت کرد؛ مسئلهای که به تدریج فضای باشگاه را مسموم و بیاعتمادی را حاکم کرد.
واکنش تند دزموند؛ بیسابقه در تاریخ باشگاه
درمیوت دزموند، که معمولاً کمتر در رسانهها ظاهر میشود، اینبار تصمیم گرفت سکوت را بشکند و راجرز را متهم به انتشار اکاذیب و ایجاد فضای ناسالم در باشگاه کرد. او گفت مدیران و خانوادههایشان به خاطر پیامها و رفتارهای راجرز هدف آزار قرار گرفتهاند. این حمله علنی، جدا از اخلاق ورزشی مورد قبول در فوتبال حرفهای اروپا و ایران، نشان داد مدیریت تعاملی جای خود را به بحران داده است.
بازگشت اسطوره؛ مارتین اونیل و تسکین موقت طرفداران
با جدایی راجرز، هیئتمدیره تصمیم گرفتند به سرعت مارتین اونیل، سرمربی پرآوازه پیشین باشگاه را به عنوان گزینه موقت بازگردانند. این انتخاب در کوتاهمدت میتواند فضای منفی را تا حدی آرام کند.
تجربهای برای فوتبال ایران
سناریوی تیم سلتیک و راجرز، بار دیگر نشان داد که همکاری موفق میان مدیریت و سرمربی تنها با همدلی، شفافیت و احترام متقابل دوام خواهد داشت. برخوردهای علنی، بیاعتمادی و تضاد منافع، فارغ از نام باشگاه و کشور، میتواند هر پروژه فوتبالی را به سمت شکست پیش ببرد؛ نکتهای که در فوتبال ایران نیز مصداقهای پرتکرار دارد.
نظرات