تحلیل جدایی برندان راجرز از سلتیک؛ بازخوانی حواشی اخیر
تحلیل جدایی بازیکنان برندان راجرز از تیم سلتیک؛ بازخوانی حواشی اخیر
در روزهای اخیر، خبر استعفای برندان راجرز از سمت سرمربیگری تیم فوتبال تیم سلتیک فوتبال اسکاتلند، جامعه فوتبال اروپا را بهویژه هواداران این باشگاه پرطرفدار را شوکه کرد. استعفایی که بلافاصله با واکنشی بسیار صریح و حتی تند از سوی درموت دزموند، سهامدار عمده باشگاه تیم سلتیک، روبهرو شد و در رسانهها و شبکههای اجتماعی مثل بمب خبری ترکید.
چرا جدایی بازیکنان راجرز تا این اندازه پرحاشیه شد؟
با توجه به صحبتهای هر دو طرف، مشخص است که نوعی بداعتمادی و برداشت متفاوت از وقایع بین مدیریت باشگاه، سهامداران اصلی و سرمربی ایجاد شده بود. تیم سلتیک اعلام کرد که از مدتها قبل خواهان تمدید قرارداد با راجرز بوده اما او تمایلی نشان نداده است؛ ضمن آنکه راجرز برخلاف آنچه باشگاه ادعا کرده، گفته بود که هنوز پیشنهادی جدی برای تمدید دریافت نکرده و ترجیح داده اتفاقاتی مثل نتیجهگیری تیم به وضوح پیش رویش قرار گیرد.
نقش خریدها و فروشهای بازیکنان در اختلافات
موضوع خرید بازیکنان و سیاست نقل و انتقالی باشگاه، به یکی از نقاط اختلاف جدی تبدیل شده بود. برخی خریدهای تابستانی که توسط باشگاه انجام شد، از دید راجرز تاییدشده نبود و اصطلاح "خرید باشگاه" را وارد گفتوگوها کرد. موضوعی که هواداران را مشکوک و دلزده ساخت و برخی حتی مدیریت را به بیاعتنایی به نظرات فنی سرمربی متهم کردند.
تقابل دیدگاهها؛ مقصر کیست؟
درموت دزموند با صدور بیانیهای، دلیل اصلی فضای مسموم اخیر باشگاه را سخنان راجرز دانست و او را متهم به ایجاد جو تفرقه بین هواداران و کارکنان کرده است. این در حالیست که گروهی از هواداران، ناکامیهای نقل و انتقالاتی و نبود شفافیت را عامل عقبگرد تیم سلتیک میدانند و معتقدند باشگاه از زمان حضور برخی مدیران، به اندازه کافی به ندای طرفداران گوش نمیدهد.
آیا مدل مدیریتی تیم سلتیک ناکارآمد بوده است؟
تیم سلتیک از لحاظ بودجه و ساختار مدیریتی در سالهای اخیر نسبت به باشگاههای رقیب عقب افتاده است. شکستهای اروپایی سنگین، از جمله حذف شوکهکننده مقابل کایرت آلماتی قزاقستان، موضوع داغ انتقادات قرار گرفتهاند. افت نسبی ستارههایی مانند فوجی هاشی، اورایلی، و کوهن نیز دلیل کمرنگ شدن عملکرد تیم سلتیک عنوان شده است.
درسهایی برای فوتبال ایران
اتفاقات اخیر تیم سلتیک نشان داد که شفافیت در فرآیندهای مدیریتی، پویایی روابط باشگاه با هواداران و هماهنگی میان کادر فنی و مدیران چقدر حیاتی است. تجربه این باشگاه پرطرفدار فوتبال اسکاتلندی میتواند برای فوتبال باشگاهی ایران نیز آموزنده باشد، بهویژه در مدیریت نقل و انتقالات، شنیدن صدای هوادار و جلوگیری از تقابلهای رسانهای مخرب.
جمعبندی: پایان همکاری برندان راجرز و تیم سلتیک نه صرفاً مسئلهای فنی، بلکه حاصل یک بحران اعتماد و شفافیت مدیریتی است. باید دید پس از این جدایی بازیکنان، تیم سلتیک چه مسیری را در فوتبال فوتبال اسکاتلند و اروپا طی خواهد کرد و آیا تجربهای مشابه، میتواند از سوی مدیران ایرانی مورد توجه قرار گیرد یا نه.
نظرات