گفتوگوی ویژه با اما هیز: از پدر فمنیست تا اضطراب و حس مادربزرگ بودن برای بازیکنان
اما هیز پس از یک دوران موفق با باشگاه چلسی و کسب هفت عنوان قهرمانی لیگ برتر زنان انگلیس، حالا هدایت تیم ملی فوتبال زنان آمریکا را برعهده دارد و توانسته تنها سه ماه پس از آغاز کار، این تیم را به مدال طلای المپیک پاریس برساند. او اکنون با تجربهای سرشار و نگاهی عمیقتر به فوتبال و زندگی به سراغ چالشهای تازه رفته است.
کودکی، فوتبال و حمایت خانواده
هیز از سالهای کودکی در محلهای در لندن و بازیهای خیابانی با دوستانش آغاز کرد. سرآغازی بدون امکانات و ساختار حرفهای که امروز در فوتبال زنان دیده میشود. او میگوید بزرگترین الهامبخش او پدرش بود؛ مردی فمنیست که با وجود زمینه فرهنگی طبقه کارگر، همیشه دخترانش را به پیشرفت ترغیب میکرد. اما نقش مادرش نیز در زندگی او پررنگ است: "مادرم همیشه من را به انتخاب آزاد تشویق میکرد و حالا با گذشت زمان و پس از از دست دادن پدر، بیشتر قدردان او هستم."
مسیر مربیگری؛ تصادفی اما پراحساس
هیز هرگز در دوران کودکی رؤیای مربیگری نداشت؛ آن زمان فوتبال زنان حرفهای وجود نداشت و الگوی مشخصی هم نبود. او ابتدا به دیپلماسی علاقهمند بود اما در نهایت، تاثیر معلمان و فعالیتهای اجتماعی او را به سمت هدایت و سازماندهی کشاند. ورود به آمریکا به عنوان مربی، صرفاً راهی برای تجربهٔ زندگی در نیویورک بود، اما همان آغاز پایانی برای رویای شغل آموزشی و شروع مسیری حرفهای در فوتبال شد.
چالشهای زن بودن در فوتبال مردانه
او بیان میکند که تمام سالهای فعالیتش، فوتبال را از نگاه مردانه تجربه کرده و همواره با پیشداوریها، تبعیضها و نگاههای سنتی مواجه بوده است. هیز معتقد است؛ "در آمریکا ارزش ورزش زنان بالاتر است و این برایم خوشایند است که صدایم شنیده میشود." او درباره لزوم حرف زدن در مورد مشکلات زنان، به ویژه یائسگی و تاثیرات آن بر اضطراب، تاکید میکند: "پیش از یائسگی هیچوقت اضطراب را تجربه نکرده بودم. اما بعد از جراحی و یائسگی ناگهانی، با افت سطح استروژن و تغییرات شیمیایی مغز، اضطراب شدید را تجربه کردم."
توازن خانواده و فوتبال؛ حس مادربزرگ بودن!
هیز صادقانه از چالشهای مادری صحبت میکند: "بزرگترین افتخارم مادر بودن است، اما اضطراب و دلتنگیها همیشه با من است." از نگاه او، مربیگری تیم ملی شبیه مادربزرگ بودن است: "بازیکنان هر شش هفته یکبار میآیند، مثل نوههایی که برای دیدن پدربزرگ و مادربزرگ سر میزنند!" این نوع فاصله باعث شده تعادل بهتری میان کار و زندگی شخصیاش پیدا کند.
درونگرای موفق
شاید برای خیلیها تعجبآور باشد که اما هیز با این همه موفقیت و شهرت، فردی درونگراست که مهمترین لذتهایش را در جمعهای کوچک و گفتوگوهای خصوصی پیدا میکند.
در نهایت، اما هیز نمونهای برجسته از زن ایرانی امروزی است که با جسارت، صداقت، عشق به خانواده و جستجوی شادی در سختترین شرایط، مرزهای موفقیت را جابجا میکند.
نظرات