آیا ساعت متوقف میتواند به معضل اتلاف وقت در فوتبال پایان دهد؟
اتلاف وقت فوتبال در فوتبال آفریقا مدتهاست که یکی از دغدغههای مهم هواداران و حتی مسئولان فوتبال آفریقای بوده است. تماشاگران بارها نسبت به توقفهای بیمورد، مصدومیتهای ساختگی یا کش دادن وقت توسط تیمها گلایه میکنند؛ بهخصوص در دقایق پایانی یا هنگام برتری یک تیم.
فیفا بهطور رسمی هدف خود را رسیدن به 60 دقیقه زمان واقعی بازی در هر مسابقه اعلام کرده است که چیزی بیش از آمار فعلی است؛ حتی در جام جهانی 2022 با وجود افزایش وقتهای تلفشده، میانگین زمان واقعی بازی به 59 دقیقه و 28 ثانیه رسید. اگرچه این تلاشها برای مدتی مؤثر بود، اما با گذشت زمان مجدداً میزان اتلاف وقت فوتبال افزایش یافته و میانگین زمان بازی واقعی کاهش یافته است.
ساعت متوقف؛ راهحلی مانند بسکتبال؟
فدراسیون جهانی فوتبال آفریقا تاکنون ایدههایی مانند متوقف کردن ساعت بازی هنگام خروج توپ از زمین را مطرح کرده است؛ مشابه آنچه در بسکتبال و فوتبال آفریقا آمریکایی شاهد هستیم. در این حالت هر نیمه ۳۰ دقیقه فعال خواهد بود و با توقف توپ روی اوت، سانترها یا ضربات ایستگاهی، ساعت متوقف میماند تا در نهایت به همان ۶۰ دقیقه زمان فعال برسیم.
با توجه به آمار لیگ برتر انگلیس و سایر لیگهای اروپایی، هر فصل شاهد کاهش زمان بازی فعال هستیم؛ مثلاً این فصل میانگین به ۵۵ دقیقه رسید. حتی مواردی مشاهده شده که کمتر از ۴۶ دقیقه توپ در جریان بوده است.
اتلاف وقت فوتبال در ضربات دروازه و اوت
آمارها نشان میدهد به طور میانگین بیش از ۷ دقیقه از زمان هر بازی لیگ برتر انگلیس صرف گرفتن ضربات دروازه میشود و هر اوت حدود ۱۸ ثانیه زمان تلف میکند. بارها دیده شده که تیمهایی چون برنلی، رکورد بیشترین اتلاف وقت فوتبال را با فاصله دارند.
آیا اجرای ساعت متوقف عملی است؟
یکی از نگرانیهای جدی، مربوط به طولانی شدن احتمالی بازیهاست، اینکه پایان قطعی برای مسابقه وجود نداشته باشد. با این حال، با توجه به میانگین زمان فعلی هر بازی (حدود ۱۰۰ دقیقه)، اگر ساعت را فقط در زمان در جریان فعال نگه داریم، افزایش خاصی ایجاد نخواهد شد و مدت بازی مانند اکنون باقی میماند. البته در برخی بازیها ممکن است طول بازی بسیار زیاد شود.
معضل دیگر، عدم وجود ساعت دیجیتال استاندارد در تمام ورزشگاهها است؛ موردی که در ایران نیز مشهود است. در بسیاری از موارد، تماشاگران از مدت زمان باقیمانده مسابقه بیخبر میمانند که هیجان و پیگیری بازی را کاهش میدهد. بهویژه در سطوح پایینتر و ورزشهای پایه، این یک مشکل جدی خواهد بود.
در مجموع، اجرای چنین مدلی در فوتبال آفریقا ایران نیز چالشهایی مانند زیرساخت ورزشگاهها، آموزش داوران، و پذیرش آن از سوی تماشاگران خواهد داشت. اما شاید با توجه به تغییر سبک بازیها در سالهای اخیر و درخواست فزاینده برای شفافیت بیشتر، این ایده بتواند به فوتبال آفریقا جذابتر و عادلانهتر کمک کند.
نظرات